وبلاگ شخصی حسین حسینی

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

ضرب الم...

ضرب المثلهایی که ما الان استفاده میکنیم از یک داستانهایی آمده که خیلیهایش را نمیدانیم و اصلا هم برایمان مهم نیست که بدانیم... معمول این ضرب المثلها هم اینطور است که خودش ربطی به موضوعش ( که دارد به آن استدلال میکند ) ندارد. مثلا همین "دم خروس را باور کنم یا قسم حضرت عباس را" اگر داستانش را ندانی فکر میکنی سازنده اش همان رابطیست که شقیقه را هم ربط میدهد. ولی داستانش را میخوانی تازه با خودت میگویی هاااااان ، پس اینطوری بوده !!! ( البته بازهم همان تفکر در ذهن میماند که این رابطه یه یک رابط شقیقه ایست ... ) کلا میشود گفت نود درصد ضرب المثلهایمان اینطوری است ... اما این فقط مخصوص گذشته نیست ... حالا هنوز هم ساختن ضرب المثل تمام نشده و چندین سال بعد جملاتی بی معنی از این دوران میماند که بر چیزهای بی معنی تری دلالت دارد، به همین دلیل مناسب دانستم چند مورد مستعد ضرب المثل شدن را بیاورم که اگرخواستید استفاده کنید...

1- زیرآبی میرفت خفه شد

دلالت بر کسی دارد که مخفیانه در جمع است و دیگران را می پاید ولی یکدفعه لو میرود...

2- فلانی بلاک روزگاره

یعنی روزگار اونو به حساب نمیاره و اوضاع زندگیش خوب نیست

3- کله ش تو کِلَشه

دلالت بر کسی دارد که آنقدر در مشغولیت خود عمیق شده که متوجه اطرافش نیست

4- واسه خودش ملکه ای شده تو اینستا

به کسی میگویند که یکدفعه هوادار و خواهان زیادی پیدا کرده و خودش را میگیرد

5- ریپورت شده ملته

به کسی میگویند که هرجا میرود بیرونش میکنند



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حسین حسینی

پیچ ...

تا مدتهای مدیدی فکر میکردم فقط باباهای ایرانی هستند که همیشه وقتی وسایل برقی خانه را تعمیر میکنند، چندتاپیچ و سیم زیاد می آورند. ولی بعدها تجربه ثابت کرد که هرکس هرچیزی تعمیر کند همین وضع است. تعمیر کاری میشناختم که کارش تلویزیون بود. مهم نبود چندبار یک تلویزیون را تعمیر کرده،همیشه دو تا پیچ میداد میگفت اینهایش اضافه بوده. یکبارهم که ماشین را بردم تعمیرگاه اوستای مکانیک دوتا شیلنگ بیست سانتی مشکی رنگ داد گفت اینها را اضافه داشت نگهش دار به درد میخورد. حتی یادم است یکبار زانوی شلوارم سوراخ شده بود، دادم خیاط رفویش کند ،کارش،که تمام شد یک تکه پارچه رول شده داد گفت این اضافیش بود بعدا بکار می آید.آخر مگر شلوار هم اضافه می آورد؟(البته بعدا فهمیدم که یک پاچه شلوارم پنج سانت ازآن یکی کوتاهتر شده!!!) این ماموران شهرداری هم که سوراخهای خیابان را پر میکنند آسفالت اضافه می آورند همانجا کنار سوراخ پرشده سرعت گیر میزنند،اصلا یکطوری میشود که نگو. تا دیروز توی سوراخ می افتادی،الان از رویش میپری. یکی هم بود که پشت بامش خراب شده بود قیروگونی کرد،اضافه آورد همان بالا سرعتگیرش کرد.حتی پزشکها هم موقع تعمیر آدمیزاد آپاندیس را اضافه آورده اند. نمیدانم اینها واقعا اضافیست یا تعمیرکاران کلهم نمیتوانند فلسفه فکری سازنده دستگاه را پیدا کنند...


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حسین حسینی