به فاطمه میگویم: " استاد داده کاوی هم مقاله میخواد این ترم " و در فکر فرو میروم که آیا بنشینم یک مقاله خوب در بیاورم یا مثل پایگاه داده پیشرفته صرفا یک مقاله مروری باشد؟این استادها هم که بیشتر از یک مقاله مروری نمیخواهند که ، کلا این سیستم آموزشی مشکل دار ماست که دانشجو باید تحقیق بیاورد ولی نداند که تحقیقش چیست،این وزیر آموزش و پرورش جدید هم به نظر قدرت تغییر به این بزرگی در سیستم آموزشی را ندارد ، باز بهتر از وزارت ورزش است که هرکس که بیکار بود را میگزارند آنجا ، مثل معلم های بیکاری که در ابتدایی و راهنمایی داشتیم و میگذاشتنشان معلم پرورشی و ورزش ، هیچ آموزش ورزشی در کار نبود و همیشه هم فقط فوتبال میکردیم ، فوتبال ها یادش بخیر ... راستی کی جام جهانی شروع میشود؟فک کنم یکسالی مانده ، ایران هم هست ، ایران که خیلی وقت است فقط برای بودن شرکت میکند نه پیروزی ، بهترین بازیهایی که توی ذهنم مانده همان مساوی دو بر دو با استرالیا با گل خدادعزیزی بود ، چقدر خوشحال بودیم آن روزها ، یادم نمی آید دیگر مثل آن روز و آن برد خوشحال شده باشم ، خیلی وقت است که آنقدرها خوشحالی نکرده ام که سالها بعد هم یادم بماند خوشحالیم را ، شاید باید بستنی بخورم، چون میگویند بستنی نشاط آور است ، ازین بستنی های زعفرانی که رویش خامه دارد فکر کنم بیشتر از همه شادی آور باشد ، البته بستنی میهن هم هست همان که آن گوساله در تبلیغش میخورد و خوشحال میشد ، شاید هم برای همین باشد که مردم وقتی گوشت میخورند خوشحال میشوند چون گاو و گوساله شان خوشحال بوده از قبل ، ولی منکه زیاد گوشت دوست ندارم ، از بچگی هم دوست نداشتم ، بادمجان هم دوست ندارم ، فاطمه میگوید چرا دوست نداری؟! خب ندارم ، اینکه چیزی نیست پسرعمه ام یک زمانی گوجه دوست نداشت ، نه املت ، نه سالاد ، نه پخته شده کنار غذا ، نه کبابی ! آن روزها اگر پیتزای سبزیجات هم که گوجه دارد وجود داشت او دوست نمیداشت ، پیتزای سبزیجات هم برای خودش حکایتی ست ، فکر کن پر از فلفل دلمه و تره و ریحان و جعفری و ترب و اینها باشد ، ازبس سبزی دارد فکر نکنم مزه پیتزا بدهد اصلا ، باید یکبار امتحانش کنم ببینم واقعا چه مزه ای میدهد . به فاطمه میگویم : "باید یه بار هم بریم پیتزای سبزیجات بخوریم..." ، با نگاه معناداری میفهماند که مقاله داده کاوی چه ربطی به پیتزای سبزیجات داشت؟ او نمیداند ولی من میدانم که ربط دارد ...