شاید بد نباشد که فضای مدینه و کوفه و شام را از نظر عوام آنروز که چیزی از سیاست سرشان نمیشد نگاه کنیم:
پیامبر اسلام رحلت میکند ، بزرگان اقوام و در راس آنها کسی که لقب شمشیر اسلام را دارد ، همه بر این عقیده اند که برای جانشینی پیامبر باید فرد اصلح انتخاب شود و این انتخاب را باید خود مردم با انتخابات انجام دهند. پس شورای سقیفه تشکیل میدهند و یک نفر را به عنوان خلیفه اول انتخاب میکنند. تنها کسی هم که بازمانده پیامبر است و میتوانست ادعای خلافت بکند سکوت کرده و خانه نشین شده که احتمالا دلیل بر نخواستن یا نتوانستن جانشینی است یا اینکه میداند خلیفه اول اصلح تر است. خلیفه اول معاویه را در شام حاکم میکند. بعد از خلیفه اول شورا بلافاصله خلیفه دوم را انتخاب و منصوب میکند و از بازمانده پیامبر خبری نیست. در زمان خلیفه دوم کشورگشایی های زیادی انجام میشود که قدرت او را نشان میدهد. خلیفه دوم که میرود ، شورا باز تشکیل میشود و این دفعه از بازمانده پیامبر هم دعوت میشود که با شرطهایی که او دارد او را قبول نمیکنند و شخص دیگری را خلیفه سوم میکنند. این خلیفه معاویه را در شام قدرتمند میکند . بعد از خلیفه سوم شورا تشکیل نمیشود و بزرگان با علی (ع) بیعت میکنند و او را خلیفه میکنند. در اوایل خلافت علی (ع) با نیمی از مسلمین از جمله بازوهای اسلام (طلحه و زبیر) در جمل میجنگد که اولین باریست که مسلمین با هم میجنگند و به قولی برادر کشی میکنند. بعد از مدتی جنگ صفین به راه می افتد و معاویه قرآن بر سر نیزه میکند و ماجرای حکمیت و داوری را پیش میکشند که شخص مورد اعتماد دو طرف یعنی ابوموسی اشعری علی (ع) را از خلافت برکنار و معاویه را خلیفه میکند. علی (ع) قبول نمیکند و تفرقه بین مسلمین می افتد و خوارج به هردوی آنها کافر میشوند، ولی هچنان معاویه خلیفه است. پس از علی (ع) ، حسن (ع) قصد جنگ با معاویه را دارد ولی با اوصلح میکند و خلیفه بودنش را قبول میکند. معاویه که خلیفه است یزید را جانشین میکند و یزید هم بیعت حسین (ع) را میخواهد و چون او قبول نمیکند و به سوی کوفه برای ادعای خلافت شورش میکند او را میکشد.
این برای عوام خیلی مقبول است که یزید کسی است که خلافت به او ارث رسیده و حق او بوده و قبلی ها هم همینطور. چون هیچکس برای آنها آشکار نکرد که خانه نشینی علی (ع) به دلیل قبول شورا نبود و برای حفظ اسلام در معرض فرقه ای شدن بود. هیچکس آشکار نکرد که جنگ جمل را مسلمین بر علیه علی (ع) راه انداختند نه او. هیچکس آشکار نکرد که در صفین علی (ع) فریب معاویه را نخورد و حکمیت ابوموسی را قبول نداشت ولی تهدیدش کردند به قتل تا مجبور به پذیرفتن شد. هیچکس آشکار نکرد که فرماندهان سپاه حسن (ع) همه رشوه معاویه را قبول کردند و افرادش از لشکرش فرار کردند که برای ریخته نشدن خون باقی مسلمین مجبور به صلح شد. هیچکس آشکار نکرد که حسین (ع) بری ادعای خلافت به کوفه شورش نکرد بلکه به دعوت 18000 کوفی راهی شد.
مسئله اینست که عوامی که سیاست نمیدانستند و آگاهی نداشتند انتخاب افراد اشتباه را پشت سرهم مرتکب شدند و فریب خوردند و باعث بدترین فاجعه انسانی شدند. شاید تصمیمات الان عوام ما هم منجر به اشتباهاتی بزرگ بشود ...